Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پول نیوز»
2024-05-03@09:34:16 GMT

ماجرای سفر بازیگر نقش حرمله به کربلا

تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۳۳۲۲۹

ماجرای سفر بازیگر نقش حرمله به کربلا

بازیگر سریال مختارنامه گفت: وقتی کار عاشورایی و امام حسینی به من پیشنهاد می‌شود نمی‌توانم مقاومت کنم و دست و پایم سست می‌شود.

 یکی از کسانی که هر سال محرم خصوصاً شب شهادت حضرت علی اصغر (ع) به یادمان می‌آید و جنایت‌هایش ناراحت‌کننده و آزاردهنده‌اند نام منفور "حرمله" است. همیشه هم برای مداحان و روضه‌خوانان، خواندن وقایع ۶ ماهه امام حسین (ع) از نقل دیگر وقایع سخت‌تر بوده، اما «مختارنامه» این روضه‌ها را به نمایش درآورد و جنایت‌های حرمله در قسمت ۲۹ و ۳۰ «مختارنامه» روی آنتن رفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن‌قدر ایفاگر نقش به خوبی مخاطب را با خودش همراه کرد که در برخی اوقات، «انوش معظمی» را با حرمله واقعی اشتباه گرفتند. صحنه تیراندازی و مواجهه‌اش با مختار آنقدر برای او سخت بوده که هنوز هم برای او پخش می‌شود نگاهش نشان می‌دهد چقدر دلش برای مظلومیت امام حسین(ع) سوخته است.

یکی از روضه‌های سنگین قاعدتاً رفتار ددمنشانه حرمله در حادثه کربلاست. جایی که خودِ انوش معظمی درباره‌اش می‌گوید که حرمله سه تیر خلاص به حنجره مبارک حضرت علی‌اصغر(ع)، چشم حضرت عباس(ع) و قلبِ امام حسین(ع) زده است. 

انوش معظمی فقط بازیگرِ حرمله نبوده و شمرِ «رستاخیز» احمدرضا درویش بوده است. پیش از این هم با داود میرباقری در فیلم «مسافرری» به ایفای نقش پرداخته و در سال 1394 سریال «دندون طلا» را بازی کرد. در این سال‌ها انوش معظمی با هنرمندان بسیاری تجربه‌‌ کار داشته است.

در لا به لای صحبت با  انوش معظمی، او بارها افتخار کرد که توانست نقش حرمله را در سریال «مختارنامه» ماندگار بازی کند و نسبت به کم‌کاری در حوزه کارهای عاشورایی و هزینه نکردنِ درست در این مسیر، گلایه‌هایی داشت. 

مشروح گفت‌وگو با انوش معظمی بازیگر نقش حرمله پیش‌روی مخاطبان است:

بحث آثار نمایشی عاشورایی پیش می‌آید چرتکه انداختن‌ها آغاز می‌شود

* بگذارید از «علقمه سرخ» شروع کنیم که این شب‌ها روی آنتن شبکه آی‌فیلم است نقش شمر را ایفا کرده‌اید. نقشی که پیش‌تر آن را در فیلم «رستاخیز» تجربه کرده بودید. بعد از مدت‌ها با این تله تئاتر تلویزیونی به تلویزیون برگشتید؛ این نقد هم در عین حال نسبت به حضور کمرنگ شما وجود دارد که چرا آن‌قدر کم‌کارید. می‌توانیم گفت‌وگو را از از همین حضورتان در «علقمه سرخ» و کم‌کاری‌تان در عرصه سینما و تلویزیون، آغاز کنیم.

البته من در حوزه تئاتر کم‌کار نیستم، بحمدالله همیشه یک سفره تئاتری جلوی روی ما باز است چه به لحاظ نوشتن و ترانه‌سرایی و چه بازیگری؛ اما دلیل کم‌کاری را نباید از من بپرسید، این نکته را باید از مدیران و دست‌اندرکاران بیشتر سؤال کنید. اما آنچه که به ذهن خود من می‌رسد در این سالها به خاطر وضعیت اقتصادی و تحریم‌ها، کمتر بودجه برای ساخت آثار نمایشی محرم و عاشورا اختصاص داده شد.

در این راستا زمانی که ساخت آثار نمایشی عاشورایی به تلویزیون و سینما می‌رسد چرتکه انداختن‌ها آغاز می‌شود. در واقع رسم نامیمونی هم در این سال‌ها باب شده و اصطلاحاتی را با خودش به همراه آورده است. اسپانسر بازیگر و کمک مالی از طرف بازیگر؛ پول ندادن به نابازیگرانی که به آنها می‌گویند بیایید به شما کار یاد می‌دهیم.

بیشتربخوانید 

ناگفته‌های رضا رویگری از نقش «کیان» در سریال «مختارنامه» روضه مجلس یزید مرا آتش می‌زند

* می‌دانم از دوران کودکی هیئت دارید و در هیئت هم مداحی می‌کنید. کدام روضه خیلی شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد یا به تعبیری منقلب می‌کند.

من آن مجلس یزید که با چوب خیزران به لب و سر مبارک حضرت اباعبدالله(ع) اهانت و توهین می‌کند؛ آن روضه خیلی مرا آتش می‌زند. واقعاً وقتی آن لحظه و روضه برایم تداعی می‌شود دل‌شکسته می‌شوم. البته روضه‌های مختلف دیگری هم هست اما شاخص‌ترینِ آن که خیلی تأثیر می‌گذارد و مرا منقلب می‌کند همان مجلس یزید است.

شاید خدا دوست‌مان داشته که ظهر عاشورا نبودیم

* این شب‌ها که مردم به عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین می‌روند زیاد این جمله را می‌شنویم که اگر ظهر عاشورا بودیم امام حسین(ع) را یاری می‌کردیم. به تعبیری به نوایِ «هل من ناصر ینصرنی» حضرت پاسخ می‌دادیم. شما ظهر عاشورا را با بازی در سریال «مختارنامه» و یا بارها روی صحنه تئاتر و این روزها سریال «علقمه سرخ» درک کردید...

اینکه یک همچنین نیت و آرزویی داشته باشیم که اتفاق خیلی خوبی هست و خوش به سعادت کسانی که همچنین نیتی دارند اما من می‌گویم که شاید واقعاً خدا خیلی دوست‌مان داشته که ما در آن زمان نبودیم. چون اگر در آن زمان بودیم واقعاً معلوم نیست که ما هم کدام طرف بودیم. کسانی که روبروی امام حسین(ع) ایستاده بودند خیلی معتقدتر و متشرع‌تر از ما بودند منتها به هرحال شرایط به گونه‌ای شد که روبروی امام حسین(ع) ایستادند. من می‌گویم که شاید خدا دوست‌مان داشته که آن موقع نبودیم.

وقتی کار عاشورایی و امام حسینی به من پیشنهاد می‌شود نمی‌توانم مقاومت کنم

* اشاره کردید که کارهای عاشورایی با دستمزدهای بسیار ناچیز به شما پیشنهاد می‌شود و شما هم این دعوت‌ها را می‌پذیرید. هزینه‌هایی که باید برای سریال‌های مذهبی اتفاق بیفتد و این اتفاق نمی‌افتد. در لا به لای این صحبت‌ها نکته‌ای را مطرح کردید که قابل توجه بود. باور و اعتقادی که به امام حسین(ع) و واقعه عاشورا دارید باعث می‌شود این دعوت‌ها را با این شرایط می‌پذیرید. این اعتقاد و باور از کجا می‌آید؟

اولاً اینکه همه‌اش لطف حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) است؛ در واقع این اعتقاد و باور هم که من همیشه گفتم به دلیل اینکه مادران ما به عشق حضرت اباعبدالله(ع) و امیرالمومنین(ع) و فرزندان‌شان به ما شیر دادند و خدا را از این بابت شاکرم که در یک اقلیم این چنینی به دنیا آمدم و با یک چنین باورها و اعتقاداتی هم بزرگ شدم؛ ان‌شاءالله که خداوند دستگیر همه ما آن طرفِ خط باشد.

من خودم به شدت باور دارم و به جریانات عاشورا معتقدم؛ برای همین هست که گاهی به من نقدهایی می‌شود چرا در فلان تله تئاتر سطح پایین حضور داشتم؛ به من می‌گویند تو در «مختارنامه» و «رستاخیز» کار کردی و جایگاه این کار خیلی پایین بود. در واقع به خاطر همان باور و اعتقاد، وقتی کار عاشورایی و امام حسینی به من پیشنهاد می‌شود نمی‌توانم مقاومت کنم و دست و پایم سست می‌شود.

هیچ‌وقت یادم نمی‌رود نوکری حضرت اباعبدالله را از کجا شروع کردم

این خواسته قلبی من بوده است؛ یک جایی از حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) خواستم که به من لطف کنند؛ هیچ‌وقت یادم نمی‌رود نوکری حضرت اباعبدالله را از کجا شروع کردم و اینکه در همان نوکری افتخار بدهند من بمانم. دوم اینکه همواره تا جایی که در توانم هست همیشه سفره عاشورا جلوی من باز باشد چه کم یا زیاد، برکتش را در زندگی مادی و معنوی خودم می‌بینم. به همین خاطر است که کار سطح پایینی به من پیشنهاد شود هم می‌پذیرم اگر سرکار دیگری نباشم.

به هرحال ما به عشق امام حسین(ع) به دنیا آمدیم و به عشق امام حسین(ع) زندگی کردیم و ان‌شاءالله که با ارادت و عشق امام حسین(ع) هم بمیریم.

ماجرای سفر انوش معظمی به کربلا/ از واکس زدن تا چایی ریختن

* این صحبت‌ها مرا به یاد سفر کربلایتان می‌اندازد که بازتاب‌های فراوانی هم در فضای‌مجازی داشت. وقتی صحنه‌هایی را نشان می‌داد در موکبی شما به میهمانان و زائران حسینی، چایی تعارف می‌کردید.

شما زمانی که به پیاده‌روی اربعین می‌روید این عراقی‌ها واقعاً کولاک می‌کنند. این اتفاق درس بزرگی است و ما باید از آنها یاد بگیریم که با چه شور و غوغا و انرژی‌ای، زائرین امام حسین(ع) را تر و خشک می‌کنند. التماس می‌کنند که خدمات ارائه بدهند و شما به عنوان یک مخاطب حیرت‌زده می‌مانید که خدایا اگر اینها عاشق هستند ما چه هستیم.

بنابراین کمترین کاری که از این کوچک‌ترین نوکر امام حسین(ع) برمی‌آمد اتفاق افتاد. وقتی که من می‌بینم به واسطه این کارهای عاشورایی که انجام دادم خداوند مهرِ مرا در دل این مردم انداخته، حتی مرا تبدیل به یک بازیگر بین‌المللی در اربعین کرده است شکرگذارم. چرا که فقط عراقی‌ها نیستند از انواع و اقسام ملیت‌ها مرا می‌شناختند از یمن، لبنان، عراق و سوریه تا پاکستان و افغانستان؛ وقتی خداوند یک همچنین لطفی به من کرده از جلوی موکبی رد می‌شوم، به من می‌گویند حرمله، می‌آیی در موکب ما!

این کمترین حرکتی است که می‌توانم انجام بدهم و من هم انجام دادم. با افتخار کفش واکس زدم و خاک کفش زائرین را پاک می‌کردم؛ با خودم می‌گفتم خدایا شاهدی که من به این کار چقدر افتخار کردم. در واقع اگر چیزی هم وجود دارد آبرویی است که خود امام حسین(ع) به من داده که روز به روز هم مِهر مرا بیشتر در دل مردم می‌اندازد.

دیگر از اینکه مرا حرمله صدا بزنند، ناراحت نمی‌شوم

* اینکه صدایتان می‌کردند حرمله ناراحت نمی‌شدید؟

یک زمانی ناراحت می‌شدم الان هم بعضی وقت‌ها هم آدمی است یک جاهایی به من برمی‌خورد اما به سرعت از روی آن عبور می‌کنم چون می‌دانم نیت شرّی پشت آن نیست. به هر حال ما میهمان ناخوانده در خانه‌های آنها هستیم و بی‌اجازه وارد خانه‌هایشان شدیم. آرام آرام ارتباط گرفتیم و به عبارتی طرفدار پیدا کردیم.  برای اینکه من با لباس حرمله به خانه آنها رفتم و مخاطب هم از روی صمیمیت با من روبرو می‌شود مرا حرمله خطاب می‌کند.

وقتی که شما این‌طوری به مسئله نگاه کنید آرام‌آرام از این مسئله عبور می‌کنید. البته یک صدم هم می‌توان در این میان نخالگی و خباثت دید که خیلی به ندرت بوده است. در مجموع، دیگر به خاطر اینکه در جایی حرمله صدایم می‌زنند، ناراحت نمی‌شوم.

آقای میرباقری پیشنهاد نقش «حرمله» را دادند حتی مشعوف و خوشحال شدم

* وقتی با آقای فیلی صحبت می‌کردم درباره دعوت به نقش تا پذیرفتن آن یک هفته رویِ نقش شمر فکر می‌کرد تا به آقای میرباقری پاسخ دهد. یک نگاه اعتقادی و باوری برای بچه هیئتی‌ها نسبت به یکسری شخصیت‌های منفور وجود دارد؛ این طفره رفتن برای پذیرفتن نقش حرمله برای شما هم وجود داشت؟

اتفاقی که برای آقای فیلی افتاد که استاد خوب من هستند آن‌طوری برای من نبود. به دلیل اینکه تجربه من از آقای فیلی خیلی کمتر بود؛ ایشان پیشکسوت بودند و یک پس زمینه‌ای به هرحال به لحاظ حرفه‌ای پشت سرشان داشتند و شاید مثلاً خطوطی را می دیدند که از چشم من پنهان بود.

راستش را بخواهید زمانی که آقای میرباقری پیشنهاد اجرای این نقش را دادند حتی مشعوف و خوشحال شدم به دلیل اینکه او کارگردان بزرگی است و تشخیص می‌داد که من با توانایی‌هایی که دارم اگر این نقش را بازی کنم این نقش در واقع سکوی پرتابی به لحاظ بازیگری برای من خواهد شد.

آنچه که من با آن برخورد کردم مدتی بعد از شروع فیلمبرداری بود؛ پیشکسوتانی می‌آمدند زمزمه‌هایی در گوش من می‌کردند که خیلی مراقب باش همچنین نقشی لبه تیغ است. تا جایی‌که امکان دارد برای همیشه بازیگر را زمین بزند. آن موقع بود که یک مقدار ترس در دل من انداختند و تنها چیزی که می‌توانست مرا آرام کند توکل به خود حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) بود که با توکل پیش رفتم.

زمانی که آقای میرباقری پیشنهاد اجرای این نقش را دادند حتی مشعوف و خوشحال شدم به دلیل اینکه او کارگردان بزرگی است و تشخیص می‌داد که من با توانایی‌هایی که دارم اگر این نقش را بازی کنم این نقش در واقع یک سکوی پرتاب به لحاظ بازیگری برای من خواهد بود. الحمدالله که این نقش را بازی کردم و بازتابش هم خوب بود. اگر این نقش خوب از آب درآمد حاصل تلاش یک تیم بزرگ است که در رأس آن خود آقای میرباقری است. خدا را شکر می‌کنم بعد از ۱۳ سال که پخش سریال «مختارنامه» می‌گذرد از هرکسی بپرسید ۵ نقش ماندگار این سریال را نام ببرد؛ قطعاً در این سیاهه یکی نقش حرمله است. این هم لطف خدا بود. انوش معظمی در نقش حرمله لحظه به لحظه در نقش حرمله شکستم

* چون آدم احساساتی هستید این سؤال را می‌پرسم؛ در زمان فیلمبرداری سر نقش حرمله چقدر شکستید؟

یکی از چالش‌های بازیگری همین است؛ وقتی یک شخصیت منفی که مردم نسبت به آن ذهنیت دارند کار بازیگر سخت‌ می‌شود اما بازیگر باید در هر حالی کار خود را انجام دهد. به همین خاطر در صورت احساساتی شدن و شکستن، باید آن‌قدر با خودم بجنگم تا به شخصیت برسم و مخاطب با آن همذات‌پنداری کند. گویی من هیچ احساسی به اتفاقاتی که افتاده ندارم. در حالی که لحظه به لحظه و سکانس به سکانس حرمله در این سریال، شکستم. اما همه تلاشم را کردم این شکستن،‌ دیده نشود.

من برای همین «علقمه سرخ» مونولوگِ جانسوزی داشتم که چند نفر در پشت صحنه گریه‌شان بند نمی‌آمد. واقعاً از کنترل خارج شده بود. این مظلومیت بازیگر و بی‌پناه بودنش را نشان می‌دهد.

دقیقاً در این لحظات است که شما باید فراموش کنید که چه مهر و محبتی نسبت به امام حسین(ع) و حضرت علی‌اصغر(ع) دارید؛ بدانید در این لحظه حرمله‌ای و تمام آن بغض‌هایی که این کاراکتر نسبت به آل‌هاشم و امام حسین(ع) و خانواده‌اش داشته را با پرتاب این تیر، خودش را نشان دهد.

آدمی برای بازی کردن این نقش، سختی می‌کشد، می‌شکند و مو سفید می‌کند. نه تنها این اتفاق برای من افتاده بلکه برای خیلی از اساتید سریال «مختارنامه» چنین سختی‌هایی را شاهد بودیم. اول «مختارنامه» تصویر آقای فیلی را می‌دیدید با آخر «مختارنامه» فرق می‌کرد. این مرحله شکستگی خیلی سریع‌تر برای بازیگر اتفاق می‌افتد.

زمان به عقب برگردد باز هم حرمله می‌شوم

* باز هم به عقب برگردید نقش حرمله را انتخاب می‌کنید؟

قطعاً. جایی هم از من سؤال کردند نقش منفی پیشنهاد شود دوباره بازی می‌کنید گفتم من با افتخار برای اهل‌بیت هر شخصیت منفی که باشد می‌پذیرم و به جان، عوارضش را هم می‌خرم. به دلیل اینکه مهر و محبت اهل‌بیت به من اثبات شده است.

تفاوت شمرِ «رستاخیز» و «مختارنامه»

* شما نقش شمر را در فیلم «رستاخیز» بازی کردید. این نقش را آقای فیلی در سریال «مختارنامه» ایفا کردند؛ از آنجایی‌که فیلمبرداری فیلم آقای درویش با سریال آقای میرباقری تؤأمان با هم پیش می‌رفت چقدر سعی کردید تفاوتی میانِ این دو نقش ایجاد شود. در واقع مخاطب یک شمرِ دیگری در «رستاخیز» را شاهد باشد. برای ایجاد این وجه تمایز چه کار کردید؟

آن طرف سکان‌دار «رستاخیز»، احمدرضا درویش با یک سناریوی بسیار قوی و با ادبیات خودشان از زاویه‌ای دیگر شمر را دیده بودند و این خودش تا ۷۰ درصد راه را برای ایجاد تفاوت در این نقش رفته بود. از سویی دیگر طبیعت بازی من با طبیعت بازیگری استاد فیلی متفاوت است و آقای درویش قدری شمر را در «رستاخیز» جوان‌تر دیده بودند. این‌ها خودش باعث می‌شد دو شمر متفاوت از آب درآید. ان‌شاءالله شرایطی فراهم شود صد‌ها رستاخیز و مختارنامه ساخته شوند کاراکتر‌ها و شخصیت‌های دیگری را شاهد باشیم و درباره‌اش صحبت کنیم.

هیئتی‌ها خیلی خوب با من برخورد کردند

* علاوه بر «مختارنامه» چند کار عاشورایی دیگر در تلویزیون و سینما ساخته شده و بازیگران نقش منفی آن آثار هم درباره بازتاب‌های بازی در آن کاراکترها صحبت‌هایی کرده‌اند. چون شما هیئتی هستید این سؤال را می‌پرسم. بعد از ایفای نقش حرمله، نگاه هیئتی‌ها به شما تغییر کرد؟

خیر. اتفاقاً در بحث هیئت و هیئتی‌ها خیلی خوب با من برخورد می‌کنند. آن‌قدر مرا مورد محبت و تفقد قرار می‌دهند. گاهی اوقات خجالت‌زده می‌شوم و همواره صدها دعوت در دهه محرم از سوی هیئت‌های مختلف دارم که برخی از این هیئت‌ها را با افتخار می‌روم.

معمولاً شب حضرت علی‌اصغر (ع) بالای ۵۰ هیئت دعوت می‌شوم که لطف اهل‌بیت، امام حسین (ع) و حضرت علی‌اصغر (ع) است که من همیشه گفتم مُهر غلامی تا قیامت با اجرای این نقش روی پیشانی من حک شده است. هزار سال هم بگذرد باز هم افتخار می‌کنم و هیچ‌وقت هم پشیمان نمی‌شوم.

حتی اگر هزاران هزار شبهه که در این زمینه وانفسا وارد کنند. بار‌ها داستان‌های مختلفی در تاریخ مطرح شده و آدمِ سلحشور هم کم نداشتیم، اما این امام حسین (ع) کیست که تا الان ماندگار است. تا جایی که برای پیاده‌روی اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) ولوله‌ای به پا می‌شود؛ از سراسر دنیا به این پیاده‌روی می‌آیند. من زائر افغانستانی را سراغ دارم که ۱۰ جا کتک می‌خورد تا به زیارت می‌رسد.

من بسیاری مواقع این نکته را گفته‌ام بارها دیده‌ام که گروه‌هایی به دنبال ایجاد شبهه در قصه عاشورا و امام حسین‌اند با خودم می‌گویم هنوز هم حضرت اباعبدالله(ع) مظلوم‌اند.

دلم از همان لحظات اول برای امام حسین(ع) می‌سوزد

* در «رستاخیز» نقش شمر را بازی کردید و این روزها سریال «علقمه سرخ» هم نشان می‌دهد دوباره در کاراکتر شمر ظاهر شده‌اید. روی صحنه تئاتر هم بارها کارهای عاشورایی دیگری بازی کرده‌اید. در «مختارنامه» نقش حرمله بیش از بقیه کارها دیده شد. در جریان همه این کارهایی که بازی کرده‌اید و مطالعاتی که درباره جریان عاشور داشته‌اید، دلتان برای کدام لحظه امام حسین(ع) سوخت؟

من همیشه دارم برای امام حسین (ع) می‌سوزم؛ همیشه این مثال را به عنوان یادآوری می‌آورم؛ در این زمانه کسی به من قول و وعده‌ای می‌دهد به آن پایبند نباشد چند روز دلخور می‌شوم تازه وعده‌ای که فقط دلخوری و ناراحتی به همراه خودش دارد. اما به روایتی ۱۸ هزار درخواست و نامه به امام حسین (ع) نوشتند و ایشان را دعوت کردند. اما به یک باره ورق برگشت و داستان به سمت دیگری رفت. واقعاً چه حالی به آدم دست می‌دهد؟

در واقع از همان لحظات اول دلم برای امام حسین(ع) می‌سوزد تا وارد کربلا می‌شود. به نظرمن اگر آدمی عمیق وارد قصه عاشورا شود سالم نمی‌ماند. لحظه به لحظه امام حسین این نکته را برای من تداعی می‌کند به خدا قسم مظلوم‌ترین شخصیت تاریخ و تاریخ اسلام هنوز هم امام حسین(ع) است.

وقتی آن سکانس معروف را در تلویزیون دیدم یک لحظه یادم رفت خودم حرمله بودم

* سکانس معروفی دارید که نه تنها در تلویزیون بلکه در تلویزیون‌های اسلامی بارها نمایش داده شده و می‌شود. آن صحنه تقابل حرمله با مختار و یادآوری اتفاقات جانسوز کربلا؛ این سکانس بیشتر برای مردم در شب هفتم محرم (شب شهادت حضرت علی‌اصغر) تداعی می‌شود. این سکانس عین روضه است و در هیئت‌هایی هم به نمایش درآمده است. آن زمانی که این سکانس را بازی می‌کردید یک سختی‌هایی داشت زمانی‌ که روی آنتن تلویزیون دیدید و یا در مانیتور هیئت‌ها به نمایش درمی‌آید چه حس و حالی دارید؟

واقعاً زمانی که بازی می‌کنید حکم این را دارد که بدن آدمی گرم است. همچون تصادفی که ماشین تو را به سمتی پرت کرده، هنوز داغ هستید و عمق فاجعه را نمی‌دانید. موقعی که این نقش را بازی می‌کردم متمرکز بودم تا این نقش خوب از آب درآید. چرا این نقش دیده شد؟ دلیل فنی دارد. به دلیل اینکه این شخصیت ملعون شخصیت عجیبی بوده و بد داغی را روی دل شیعه گذاشته است.  

یعنی اینکه شما می‌بینید اولین لبخندی که روی لبان مبارک امام سجاد(ع) نقش بست، زمانی بود که خبر کشته شدن این لعین را به او دادند و گفتند حرمله را کشتند. بنابراین بخشی به این ذهنیت‌ها برمی‌گردد و بنابراین بخشی این داستان هست که ذهنیتی است که شیعه نسبت به این کاراکتر دارد.

اما در سال‌های بعد که من این شخصیت را در تلویزیون می‌دیدم و برخورد مردم را شاهد بودم اتفاق دیگری افتاد. هرجا روضه‌ای دعوت می‌شدم می‌دیدم این پلان را جدا کرده‌اند و به نمایش درمی‌آورند خیلی متأثر می‌شدم. آن‌قدر محو این پلان‌ها می‌شوم یک جاهایی یادم می‌رود خودم این نقش را بازی کرده‌ام.

چطور یک نقش ماندگار می‌شود؟

* اشاره کردید که نقش حرمله آن‌قدر خوب درآمده که از آن به عنوان ۵ نقش مهم سریال «مختارنامه» یاد می‌شود. شاید این نکته آموزشی برای بازیگران تازه‌وارد هم باشد؛ چطور باید یک نقش را ماندگار بازی کرد و یا به عبارت دیگر چطور یک نقش ماندگار درمی‌آید؟

چند فاکتور لازم است؛ نوشته درست، کارگردان درست و انتخاب درست در این راه از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مسیر، بازیگر هم خودش وظایفی دارد، اینکه برود آن چیزهایی که در متون فیلمنامه مستتر است را مطالعه کند و در جستجوی نقش به مطالعات بیرونی آن شخصیت و کاراکتر روی بیاورد. عاشقانه بازیگری را پیش ببرد نه اینکه نقش را بازیگر بدون مطالعه جلو ببرد. کاری که این روزها خیلی در عرصه بازیگری اتفاق نمی‌افتد.

متأسفانه این عشق و توجه را الان در این برهه و دهه اخیر در عالم بازیگری نمی‌بینیم و بیشتر بازیگران امروز تبدیل به ربات شده‌اند. در واقع امروز کمتر اهل مطالعه‌اند و بیشتر اهل پروپاگاندا کردن و هیاهو هستند. نسل امروز بازیگری کمتر دنبال این اتفاقات هستند.

بارها شده از برخی بازیگران جدید سؤال کردیم مثلاً فیلم «محمد رسول‌الله» را دیده‌اید؟ خیلی راحت می‌گویند خیر. واقعاً برای من قابل تصور نیست بازیگری که امروز فیلم و سریال بازی می‌کند این فیلم بزرگ را ندیده باشد. می‌پرسیم فلان کتاب را خواندید می‌گویند نخوانده‌ایم. فلان فیلم را دیدید باز هم می‌گویند خیر؛ پس من چطور این دسته از بازیگران را راهنمایی کنم. الان با این طیف از بازیگران مواجهیم.

آقای میرباقری تذکراتی برای نقش حرمله داشتند که منحصر به فرد است

* همان پروپاگانداهای رسانه‌ای که حتی تشویش اذهان عمومی می‌کنند اطلاعات بدون کارشناسی می‌دهند اصلاً یک فضایی ایجاد شده به بازیگری سطحی نگاه می‌شود.

از رأس هرم ببینید؛ چند کارگردان مثل احمدرضا درویش و استاد میرباقری و احمدجو و خیلی از کارگردانان دیگر سراغ داریم که بازیگردانی را در کارگردانی بسیار می‌دانند و همین نکته به بازیگری و نقش‌آفرینی درست کمک می‌کند؛ نقش‌ها معمولاً در کارهای چنین کارگردانانی باورپذیر از آب درمی‌آید. الان واقعاً برخی از کارگردانان جوان یک کلیت می‌دانند اصلاً در جزئیات دقیق نمی‌شوند.

واقعاً در جریان فیلمبرداری سریال «مختارنامه»، آقای میرباقری تذکراتی برای نقش حرمله می‌دادند که دقت نظری را می‌طلبید که منحصر به فرد است. من در صحنه‌ای زیرپوستی یک کاری انجام دادم که فقط خودم می‌فهمیدم. آقای میرباقری بلند شدند و آمدند به من گفتند مگر داری فیلم دوبله می‌کنی؟ هیچ‌کس به جز من متوجه نشد. ما الان متأسفانه این ظرافت‌ها و دقت‌نظرها را نداریم؛ کارگردانان فقط دنبال یک کلیت‌اند.

در سریال «سلمان فارسی» بازی می‌کنم

* خوشحالم از اینکه شنیدم قرار است با آقای میرباقری در سریال «سلمان فارسی» کار کنید و در فصل ایران یک نقشی به شما پیشنهاد شده؛ ماجرا از چه قرار است؟

بله یک نقشی را استاد به من واگذار کردند که تقریباً نقش شیرینی است؛ سرداری که خیلی نمی‌توانم راجع به آن صحبت کنم. ان‌شاءالله که من رو سفید شوم و بتوانم این شخصیت را درست بازی کنم.

* بعضی از بازیگران مختارنامه و برخی کارهای الف ویژه دیگر، بیکار شدند و سال‌های بیکاری زیادی داشتند. چرا این اتفاق افتاد؟

همان اتفاقی که در سینمای دفاع مقدس هم برای خیلی از بازیگرانش افتاد. الحمدالله یک سفره تئاتری نه به لحاظ اقتصادی به لحاظ معنوی برای من پهن بوده است. البته پولی در آن نیست به خاطر اینکه روحم تغذیه می‌شود و به ویژه در این سالها کم، کار مذهبی و عاشورایی انجام ندادم. اما سینما و تلویزیون ما بیشتر به سمت فیلمهای تینیجری، کمدی‌های سخیف و بی‌پایه رفت. فیلمنامه‌هایی که برخی از آنها به دست ما هم رسید که واقعاً فاجعه بود. چه لزومی دارد در این کارها بازی کنم.

البته بخشی از آنها به مشکل بودجه‌ای و مالی هم برمی‌گردد که یک شیر بدون یال و دُم و شکمی از آن باقی می‌ماند که کارگردان هم نمی‌داند باید چه کار کند و این وضعیت سریال‌های ما می‌شود. چون نه نوشته خوبی بوده و نه زمان لازم را به عوامل و کارگردان می‌دهند. دنبال کار عجله‌ای و به عبارت بهتر کار بدون کیفیت هستند. فقط می‌خواهند آمار بدهند و بگویند این کار را ساختیم و این کارها را کردیم. اگر به همین روند ادامه دهند هنرمندان خوب ما کماکان خانه‌نشین خواهند بود.

من حرّ را خیلی دوست دارم

* اگر وارد قصه عاشورا شویم دوست دارید با کدام یار و صحابه امام حسین(ع) همراه شوید؟

حرّ. خوش به حالش در یک لحظه اتفاق می‌افتد و سود از این بالاتر؛ حرّ شخصیت عجیبی است و شما ببینید از حق تا باطل چند قدم راه بوده است و می‌آید چگونه عاقبت بخیر می‌شود.  اولین نفر هم به شهادت می‌رسد. من خیلی حرّ را دوست دارم، البته شخصیت‌های دیگری را  هم دوست دارم. من همیشه گفتم قربانِ تک‌تک بچه‌های امام حسین(ع) بشوم، پیشمرگِ حضرت ابوالفضل(ع) بشوم اما شخصیت حرّ بیش از بقیه برایم شخصیت جالبی است.

منبع: تسنیم

منبع: پول نیوز

کلیدواژه: شهادت شهادت پلیس شهادت مامور شهادت حضرت زهرا شهادت سردار سلیمانی شهادت حضرت علی عزاداران حسینی حضرت اباعبدالله الحسین کارهای عاشورایی نقش را بازی پیشنهاد می شود آقای میرباقری حضرت علی اصغر من پیشنهاد کار عاشورایی امام حسین امام حسین ع امام حسین انوش معظمی ان شاءالله علقمه سرخ نقش حرمله بازی کنم هیئتی ها من همیشه نقش شمر برای من کم کاری هیئت ها سال ها روی آن یک نقش آن قدر کم کار باز هم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۳۳۲۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

دریافت 1 MB

به گزارش همشهری آنلاین، موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایت‌های ناصحیح و جعلی شده است.

نگاهی به گزارش‌های یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان به‌عنوان سردمداران تهیه گزارش‌های جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان می‌دهد؛ همه این گزارش‌ها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آن‌ها تناقض‌های زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان می‌دهد.

واقعیت واضح و آشکار این است که گزارش‌های تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه به‌ویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویه‌ای است که با اهداف خاصی از سوی رسانه‌های غربی صورت می‌گیرد.

در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بی‌بی‌سی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.

بی‌بی‌سی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماه‌ها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بی‌بی‌سی دارای تناقض‌های درونی و حتی تناقض‌هایی با دیگر به اصطلاح گزارش‌های تحقیقی است که دیگر رسانه‌های ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کرده‌اند.

گزارش به اصطلاح تحقیقی بی‌بی‌سی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانه‌ها مطرح می‌شود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتدایی‌ترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستی‌آزمایی و اعتبارسنجی آن‌ها است، توجهی نداشته و ندارد.

اما اصل ماجرا چیست؟

خبرگزاری میزان در سال ۱۴۰۱ و زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، با تولید محتوا، انتشار اخبار و تهیه گزارش تفصیلی با انتشار اسناد و مدارک مرتبط با پرونده، ماجرا را با استناد به تحقیقات پلیسی و قضایی صورت گرفته تشریح کرد.

در پی انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارش‌های پیشین؛ برگ‎‌هایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر می‌کند.

این اسناد شامل عکس‌هایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آن‌ها مشاهده می‌شود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار می‌رود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آن‌ها را مطرح نمایند.

ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهم‌ترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهول‌الهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابان‌های فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟

قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهول‌الهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیت‌های موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیم‌های پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام می‌کند.

قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگی‌های سرتیم صحنه می‌گوید: این فرد یکی از مجرب‌ترین سرتیم‌های بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.

به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان می‌شود جسد یک دختر مجهول‌الهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.

همچنین ته‌سیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.

سرتیم در ادامه می‌گوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.

سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمی‌کنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه می‌کنند، متوجه جسد متوفیه می‌شوند.

در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید می‌کند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.

قاضی شهریاری در ادامه به میزان می‌گوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان می‌دهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.

این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.

کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمی‌شود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر می‌شود و جوانب مختلف را بررسی می‌کند، از بررسی دوربین‌های مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.

تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهول‌الهویه روبرو هستند. مجهول‌الهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص می‌شود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوب‌های آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمی‌کرده است.

بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

پزشکی قانونی باتوجه به حساسیت‌های آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام می‌کند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.

از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهول‌الهویه می‌پرسیم. او می‌گوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.

پس از این مراجعه، شهریاری در نامه‌ای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی می‌گوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.

پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر می‌اندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی می‌شود.

نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکس‌های بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهول‌الهویه بوده است او را شناسایی می‌کند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام می‌شود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمی‌کند از طرف دایی و مادر او عنوان می‌شود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهول‌الهویه سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.

جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده می‌شود. با توجه به مصاحبه‌های خاله نیکا و حواشی رسانه‌ای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.

آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: جوابی ندارم.

اما چرا جسد نیکا مجهول‌الهویه بود؟

شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری می‌گوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوب‌های سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمی‌کرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان می‌دهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانه‌های مرجع جست و جو می‌کنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.

رد قاطع ادعای تجاوز

در جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح می‌کند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران می‌خواهد در سه مورد اظهار نظر کند.

اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامه‌ای به مقام قضایی اعلام می‌کند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.

با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بی‌بی‌سی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بی‌بی‌سی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.

شهریاری می‌گوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد.ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سی‌ام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربین‌های مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلم‌ها هم منتشر شد. حتی یادم می‌آید مادر نیکا بعدها در مصاحبه‌ای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.

آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟

در گزارش پیشین خبرگزاری میزان درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده می‌شود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.

همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئن‌ترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص گردید. دوست صمیمی نیکا می‌گوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان می‌کرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.

پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر می‌کند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می‌شود و دادگاه هم پس از بررسی‌های نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید می‌کند و برای فرجام‌خواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین می‌کند.

با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته می‌شود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسی‌های گسترده و چند مرحله‌ای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.

کد خبر 848920 منبع: میزان برچسب‌ها اغتشاش پزشکی قانونی خبر ویژه پزشکی

دیگر خبرها

  • اجرای عمومی تئاترهای جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • پیشرفت ۶۰ درصدی طرح احداث محل های اسکان پرستاران بیمارستان امام حسین (ع)تربت حیدریه
  • شهید مطهری از معماران بنای فکری انقلاب اسلامی بود
  • شهید مطهری از معماران انقلاب اسلامی بود
  • انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!
  • نماینده چابهار: ماجرای باغ ازگل که بدون اطلاع امام جمعه به نام او زده شده، بر دین اثر منفی دارد یا چند تار موی زنان؟
  • رسانه‌ها پای کار بیست‌ویکمین همایش پیرغلامان حسینی باشند
  • از جوابیه جواد هاشمی به ماجرای رپ خوانی تا حاشیه ای برای «نون.خ»
  • تجهیز بیمارستان امام حسین (ع) شهرستان هشترود به دستگا‌های جدید
  • نگاه به ماجرای غزه از منظر «ما رأیت إلا جمیلا»